هو المحبوب

نقطه سر خط: اینجا هستیم چون می خواهیم با هم یاد بگیرم که نقطه بگذاریم و بریم سر خط

Tuesday, May 29, 2012

فصل اول 
 بخش دوم کلیات

جهات استخوانی
برای مطالعه آتانومی بدن بعد از حفاری استخوان را می بایست از وجه ها و سطوح مختلفی بررسی کرد. بر اساس مقاطع قراردادی بدن به قسمت های مختلفی تقسیم میشود. این تقسیم بندی بدن باید در حالت آناتومیک قرار بگیرد.
v      حالت آناتومیک: یا حالت طبیعی بدن . بدن در خالت ایستاده، بازوه ها به طرفین، کف دست یا پالمار و صورت رو به جلو.
v      برای مطالعه استخوان ها اندازه گیری آنها پس از حفاری و تشخیص راست یا چپ بایست آنها را در حالت آناتومیک قرار داد.
پلان سجیتال: بدن را در امتداد سوچور سجیتال به دو بخش داخلی/میدیال،اینترال، خارجی/لترال یا اکسترنال تقسیم میکند.
v      نسبت به محور میانی اگر دور باشد خارجی اگر نزدیک باشد داخلی
پلان کرونال:  در امتداد سوجور کرونال، تسقسم به  قدامی/ آنترویور یا وانترال/شکمی و در جهت مخالف خَلفی/ پستریور یا دورسال/پشتی تقسیم میکند.
پلان ترنسورس یا افقی: تقسیم به سوپریور یا بالایی و انفریور یا تحتانی تقسیم میکند.
پلان فرانکفورت / اوریکلو- اربیتال:  از نقطه اندازه گیری پُریون چپ تا پریون راست ادامه دارد. این خط فرضی از لبه انفریور اربیتال چپ (کاسه چشم) و پریون (لبه های بالایی مجرای گوش) می گذرد.این پلان موازی با سطح افق است.
v      پراکسیمال و دیستال به جای فوقانی و تختانی برای اندامهای و استخوان های دراز به معنای پراکسمال نزدیک به ریشه اندام و دیستال دورتر به ریشه اندام استفاده میشود. مثلا در استخوان النا(زند زیرین) بخش اتصالی با هومروس(بازو) را پراکسیمال و بخش اتصالی با مچ را دیساتال می گویند.
v      سطح دست پالمار (رو به جلو حالت آناتومیک آنتریور) و کف پا پلنتر نامیده می شود.

ناهمواری های روی استخوان
بر روی استخوانها بدن ناهمواری هایی وجود دارد که محل اتصال تندونها، رباط ها و فشیا ها، با محل عبور عروق از کتار استخوان یا محل ورود به آن است. از این ناهمواری ها برای تشخیص جهت یا نوع یا چپ و راست بودن استخوان استفاده میشود، برای مطالعه استخوان شناسی میتوان آنها را به دودسته فرو رفتگی ها و بیرون زندگی ها یا پزتیو و نگوتیو تقسیم کرد.
پزتیو یا بیرون زدگی ها:
کاندایل: ناحیه مفصلی گرد
v      اپی کاندایل: برجستگی بالایی کاندایل
v      قوزک پا یا ملیولوس
فست: ناحیه نرم و تخت استخوان که مهمولا توسط غضروف پوشیده شده، محل اتصال دو استخوان یا هم، در ستون مهره ها دیده میشود
توبرکول (تکمه) برجستگی که در مقایسه با توبرایسیتی بیشتر به استخوان چسبیده
امیننس/ بُؤس (برآمدگی) مانند برآمدگی فرونتال یا پریتال
توبراسیتی (برجستگی) معمولا محل اتصال تاندون با استخوان
تیوبر (برجستگی بزرگ)
اسپاین (خار) مانند اسپاین آنترو-سوپریور استخوان لگن
کرست (ستیغ) مانند سجیتال کرست
لاین (خط)
نگتیو یا فرو رفتگی ها
فووویا (فرورفتگی خیلی کوچک) مانند فوویای سر استخوان فمور
فاسا (حفره) مانند مندبیولار فوسا، اییلیاک فوسا
کویتی (حفره بزرگ و عمیق) مانند اربیتال کویتی
فورامن (سوراخ) مانند مگنوم فورامن
فیشور (ترک یا شکاف)" مانند سوپریور اربیتال فیشور
هاییتوس (شکاف بزرگ) مانند مکسیلاری هیاییتوس
ناچ (بریدگی) مانند بریدگی ایسکیوم در استخوان لگن
سالکوس (ناودان) مانند کرونال سالکوس، لاکریمال سالکوس
*داکتوس یا کانال (مجرا)
*مییتوس ( کانال یا مجرا محصوصا دهانه بیرونی مجرا)
*داکتولای (مجرای خیلی باریک)
* در انسان شناسی جسمانی خیلی کاربرد ندارد

No comments:

Post a Comment